تلخ و شیرینهای سلطان صلح و سازش
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۵۲۴۲۳
او حتی برای یک پرونده ۷۲ بار از کرمانشاه به شهر دیگری رفت تا سرانجام حرفش را به کرسی نشاند و رضایت را گرفت. حاج عباس تابهحال طناب اعدام را از گردن ۶۰۰ اعدامی باز و در دهها هزار پرونده خانوادگی، نزاع و درگیری ناخواسته صلح و آرامش برقرار کرده است. در ادامه گفتوگوی جامجم را با او میخوانید.
شاید یکی از سختترین کارها، گرفتن رضایت از خانواده داغدیده مقتول است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از دوران کودکی، پدربزرگ و پدرم صلح و سازش برقرار میکردند و مرا هم همراه خودشان به این جلسات میبردند. من خیلی از این کار خوشم میآمد و آرامش خاصی پیدا میکردم. در دوران دبستان و راهنمایی هم اگر زمانی در مدرسه درگیری رخ میداد، معلمان از من میخواستند آرامش و دوستی برقرار کنم. سال ۸۲ اولین بار قتلی در ۲۰۰ کیلومتری محل زندگیام رخ داد. که داماد قاتل، دوست من بود و دخترش از من خواست که برای پدر ۶۵سالهاش که ناخواسته مرتکب قتل شده، رضایت بگیرم.
موفق شدید؟
اولیای دم مقتول ۱۴ نفر بودند. برای اولین بار تصمیم گرفتم قاتل را کفنپوشکنم. او را با قرآن و چاقو دستبسته به خانه مقتول بردم، مراسم خونبس را اجرا کردم و خوشبختانه رضایت گرفتم. بخشدار که مراسم را دیده بود، از صداوسیما دعوت کرد و با پخش مراسم، مردم کمکم با من آشنا شدند. در همین قتل چون چند ازدواج فامیلی وجود داشت، همه بعد از جنایت ناخواسته از یکدیگر جدا شده بودند. بعد از اینکه رضایت گرفتم، حداقل چهار زندگی را از طلاق نجات دادم. در این راه بزرگان و مصلحان هم به من کمک میکنند و به تنهایی نمیتوانستم ۶۰۰ پرونده را به سرانجام برسانم.
برای همهجور قاتلی رضایت میگیرید یا نوع قتل فرق میکند؟
خیر. ابتدا خانواده قاتل خلاصه پرونده و دادنامه را برای ما ارسال میکنند. بعد از اینکه مطمئن شدیم قتل ناخواسته و درپی نزاع و درگیری بوده و قاتل پشیمان است، کار صلح و سازش را جلو میبریم. در پرونده قتلهای ناموسی، درگیری با انگیزه قبلی، راهزنی و قتل برای تصاحب اموال ورود نمیکنیم.
تلاش شما برای برقراری صلح و سازش مختص یک یا چند شهر است یا در کل کشور فعالیت میکنید؟
هر شهری که فکر کنید، برای صلح و سازش رفتهام و دوستان و آشنایانی دارم که در شهرهای مختلف به من کمک میکنند. یکبار پروندهای به من ارجاع شد که محل قتل ۷۰۰ کیلومتر با کرمانشاه فاصله داشت. در مدت ۵/۳ سال ۷۲ بار به آن شهر سفر کردم تا بالاخره توانستم رضایت بگیرم.
روی چه نوع قتلهایی بیشتر متمرکز هستید؟
قتلهای عشایری و عشیرهای. چون اگر حکم قصاص اجرا شود، آتش آن جنایت خاموش نمیشود و ادامهدار است. به عنوان مثال قاتلی ۲۷ سال قبل قصاص شده بود اما خانواده او برای انتقام از قصاص پدرشان مرتکب سه قتل شدند.
میگویند شما میلیاردر هستید و مبالغ دیهها را پرداخت میکنید.
نه اینطور نیست. فرزندم و برادرم که معدن دارد به همراه خیران کمک میکنند. گاهی در پروندهای خانواده قاتل تمام داراییاش را میفروشد تا خواسته اولیای دم تامین شود اما مقداری کم میآید و دیگر پولی ندارد. ما کمک میکنیم تا مبلغ باقیمانده تامین شود و فرد از قصاص نجات پیدا کند. من فقط چند زمین کشاورزی دارم و میلیاردر نیستم.
پروندهای بوده که به نتیجه نرسد؟
بله داشتیم. بیشتر پروندههایی که پیگیری میکنم به دلیل قتل از روی عصبانیت است. در چند پرونده، هرکاری کردیم، خانواده مقتول رضایت ندادند. بعد از اجرای حکم به قدری ناراحت میشوم که گویی یکی از اعضای خانوادهام را از دست دادهام. گاهی شده که برای رضایت رفتهایم که خانواده مقتول حاضر به گذشت نبودند، آنها به احترام حضور ما دو ماه دیرتر حکم را اجرا کرده و همانموقع به ما اعلام کردند دیگر برای رضایت مراجعه نکنیم، چراکه هیچ قصدی برای بخشش ندارند، البته ما باز تلاشمان را تا پای چوبه دار ادامه میدهیم که شاید بتوان نظر آنها را تغییر داد.
بعد از گرفتن رضایت، قاتلان برای تشکر با شما تماس میگیرند؟
ما انتظاری نداریم ولی از ۶۰۰ نفری که نجات دادم، شاید ۵۰نفر سالی یک بار تماس بگیرند و احوالپرسیکنند، حالا برعکس بسیاری از خانوادههای مقتولان با من در تماس هستند و تشکر میکنند که حالشان بعد از بخشش خوب است و راه درست را به آنها نشان دادهایم.
شیرینترین خاطره بخشش را تعریف میکنید.
چند سال قبل شمارهای از خارج کشور چندبار تماس گرفت. من شماره خارجی را جواب نمیدهم. دوستانم یکبار گفتند جواب بده، شاید کسی کاری دارد و آشنا است. بعد از سه روز وقتی جواب دادم؛ دختر جوانی پشت تلفن التماس کرد به حرفهایش گوش دهم. او مدعی شد در خارج از کشور درس میخواند. پدر و مادرش پیر هستند و پدرش ۱۵ سال به دلیل ابتلا به آلزایمر در خانه مانده است. او مدعی شد برادرش ناخواسته دوستش را به قتل رسانده، دو هفته دیگر هم حکم قصاص اجرا میشود و از من درخواست کمک کرد. پرونده را پیگیری کردم و متوجه شدم قاتل دو روز قبل از عروسی به همراه همسرش، برای دوستش کارت دعوت میبرد و مقتول به او حرفهای بدی میزند. آنها با یکدیگر درگیر میشوند و قاتل دوستش را هل داده که سرش به جدول اصابت کرده و جانش را از دست میدهد. با پیگیری بیشتر متوجه شدم اولیای دم دو برادر هستند. در کوهدشت لرستان مشغول خونبس بودم که با برادر بزرگتر تماس گرفتم و به او گفتم در واتسآپ چند فیلم میفرستم، ببین و بعد با هم صحبت میکنیم. فردا دوباره تماس گرفتم و من را شناخت، گفت فیلمهای گذشت گرفتنم را دیده است. گفتم چند روز دیگر زمان اجرای حکم است و از قصاص قاتل برادرتان بگذرید که او مهلت خواست مشورت کند. آنها برای گذشت ۹۰۰ میلیون تومان درخواست کردند. خانواده قاتل اما توانسته بود ۴۵۰ میلیون تومان فراهم کند. از برادر بزرگتر خواستم از سهمش گذشت کند و با گرفتن ۴۵۰ میلیون تومان رضایت دهد که قبول کرد و قاتل در شبی که قرار بود اعدام شود، آزاد شد. از اینکه رضایت تلفنی گرفته بودم، خیلی خوشحال شدم.
خاطره تلخی هم دارید که هنوز هم برایتان آزاردهنده باشد؟
شب عید برای گرفتن رضایت به خانواده مقتول مراجعه کردیم. همه اولیای دم بهجز مادر رضایت دادند. شب اجرای حکم و حتی زمان اعدام تلاش کردیم قاتل را نجات دهیم اما مادر رضایت نداد. زن جوان پای چوبه دار التماسکرد که فایده نداشت و قصاص شد. این زن گناه چندانی نداشت و میشد او را بخشید. تا زنده هستم صحنه مرگ او را فراموش نمیکنم، خیلی تلخ بود.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: قصاص صلح و سازش اولیای دم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۵۲۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا باید از شکستن حکم اعدام بابک زنجانی استقبال کنیم؟
آفتابنیوز :
عمادالدین باقی فعال حقوق بشر در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در مورد نقض حکم اعدام بابک زنجانی و در عین حال مقایسه این اتفاق با اتفاقاتی نظیر اعدام سلطان سکه یا برخی شرکت کنندگان در اعتراضات که به آنها اغتشاشگر گفته میشد، اظهار داشت: من شکستن حکم اعدام بابک زنجانی را اقدامی مثبت از طرف قوه قضاییه ارزیابی میکنم و از آن استقبال میکنم.
وی افزود: متاسفانه در ایران، مسائل قانونی، قضایی، حقوق بشری و سیاسی چه از سمت حاکمیت و چه از سمت اپوزیسیون به شدت در هم آمیخته شده و رفتار حقوقی را بسیار بسیار دشوار و پرهزینه کرده است. برای مثال در میان اپوزیسیون وقتی از طرف حاکمیت حکم اعدام علیه یکی از شرکت کنندگان در اعتراضات صادر میشود، عدهای از اپوزیسیون با پرچم اسرائیل تظاهرات و علیه آن اعتراض میکنند یعنی همزمان چشم بر کشتار هزاران انسان بیگناه در غزه میبندند، ولی برای یک نفر بلوا میکنند که نشان میدهد مسئله آنها «انسانیت» و «مخالف کشتن بودن» نیست، مسئله آنها سیاست و قدرت است.
وی گفت: این رفتاری زشت، غیراخلاقی و مخرب است. همانها وقتی میشنوند حکم اعدام بابک زنجانی شکسته است بعید نیست بلوا کنند که چرا حکومت به او ارفاق کرده، امتیاز داده و حکم را نقض کرده است.
باقی تصریح کرد: دقیقاً شبیه همین رفتار را از طرف حاکمیت و رسانههای حکومتی هم میبینیم. وقتی رفتار شنیع پلیس آمریکا با جورج فلوید اتفاق میافتد، بدون اشاره به اینکه ضبط کننده و پخش کننده آن فیلم تحت تعقیب قرار نگرفته و پلیسی که مرتکب جرم شده محاکمه شده و تا مدتها رسانههایشان گوش فلک را کر میکند، اما بر صدها مورد مشابه در داخل کشور چشم میبندند یا از آن دفاع میکنند که تازهترین نمونهاش رفتارهایی است که هر روز با زنان هموطن ما توسط گشت ارشاد انجام میشود. اما در یک دیدگاه اصیل و ناب انسانی ظلم و بیعدالتی در هر کجای عالم باشد، ناپسند و محکوم است.
وی افزود: از این منظر است که به نظر من حکم بابک زنجانی که از جزئیات پرونده اطلاعی ندارم و با این فرض که به روایت رسمی اعتماد کنیم، ظالمانه نبود، اما باید از شکستن حکم اعدام او استقبال کرد.
این حقوقدان گفت: اصولاً اعدام راه حل هیچ مشکلی نیست چنانکه فردی را به نام سلطان قیر و فردی را به عنوان سلطان سکه اعدام کردند به تصور اینکه بازار ارز را کنترل کنند، اما نه تنها کنترل نشد که بعد از آن تاکنون به طور مضاعف و چندین برابر مشکل بازار ارز عظیمتر شده است. بگذریم که هیچکس نگفت سلطان سکه، به طریق قانونی از بانک مرکزی و مراجع داخلی سکه خریداری کرده بود و اگر جرمی بود باید گریبان فروشندگان را میگرفتند و نگفتند که سرنوشت سکههای مصادره شده چه شد.
عمادالدین باقی تصریح کرد: چنانکه پیش از این هم توضیح دادم، بسیاری از قوانین مربوط به مجازات اعدام و هم بسیاری از احکام صادره در این زمینه باید مورد بازنگری قرار گیرند و این کار در حیطه اختیارات رئیس قوه قضاییه است. به اعتقاد من وفور احکام اعدام ضربات جبران ناپذیری به حیثیت و اعتبار ایران و اسلام وارد کرده است.